اشراق
اشراق
درخشش نوری است،که در باطن آدمی تجلی میکند,میدرخشد و حقایق دیده میشود

حافظ منشـیــن بـی مــی و معـشوق زمانی     کـایـام گـل و یاسمـــن و عیــــد صیـــــام اســت

روزه یکسو شد و عید آمد و دل ها برخاست      می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست

                                                                                                                  حافظ

عیــد است و دلم خانه ویرانه، بیا                این خانه تکاندیم ز بیگانه، بیا

 یــک ماه تمـــام میهمانـــت بودیـــم                 یک روزه به مهمانی این خانه بیا

 قیصر امین پور

 



نظرات شما عزیزان:

آدم زمینی
ساعت20:31---16 شهريور 1390
دوست و استاد گرامی سلام
مقالات خوب و مفید شما رو دنبال می کنم و سعی میکنم ازشون استفاده کنم . من یک دانش آموخته قدیمی مدیریتم که بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه تهران از قضای روزگار اولین کارم رو بعنوان مدیر داخلی یک درمانگاه با بیست و چند پرسنل شروع کردم . در زمینه مدیریت چند نکته بنظرم میاد که توی کشور ما معضل هستند .
اول از همه اینکه تو این کشور همه بطور مادرزادی مدیرند و برای مثال شما اگر یک مهندس مکانیک باشید برای مدیریت کارخانه بهترین گزینه اید و نیاز به هیچ نوع آموزشی هم در این زمینه ندارید . برای مدیریت مراکز درمانی هم پزشک بودن کافیست و برای امور تجاری فقط باید پول داشته باشید و روابط . این تفکر باعث شده که بجای مدیریت علمی در تمام امور متکی به خصوصیات فردی مدیران و شمّ مدیریتی ذاتیشون باشیم و اگر مدیری این خصوصیات رو نداشته باشه بدا به حال مجموعه ش .
دوم اینکه چون در انتخاب مدیران دانش مدیریت در نظر گرفته نمیشه و آموزش تخصصی مدیریت هم درکار نیست ،مدیر مجبوره با روش آزمون و خطا مسائل مدیریتی مجموعه رو حل کنه که هزینه زیاد زمانی ، مالی و انسانی به همراه داره ضمن اینکه بجای تمرکز روی استراتژی ها تمام وقت و همّ مدیر صرف رفع و رجوع کردن امور عادی جاری میشه .
سومین مورد که شاید از دو مورد اول با اهمیت تر هم باشه اینه که آموزشهای رسمی و آکادمیک در عرصه واقعی کار از کارآمدی کافی برخوردار نیستند چون برای کشور و فرهنگ ما بومی سازی نشدن بنابرین حتی مدیر تحصیل کرده رشته مدیریت هم تنها برتریش بر سایر مدیران اینه که الفبا رو یاد گرفته اما کتاب مدیریتشو خودش باید بنویسه اون هم با اصولی که بعضیاشون جواب می دن وبعضی نه ( این یعنی باز هم آزمون و خطا ولی در مقیاس کوچکتر) . در واقع حلقه مفقوده بین دانشگاه و بازار کار بومی سازیه که باید بهش توجه بشه .
موضوع چهارم سیل کتابهای مدیریتی بعضاَ آبکیست که بازار رو پر کرده و به وفور در اختیار افراد غیر مرتبط قرار گرفته . این کتابها چون با فرهنگ کار در جامعه ما سازگاری ندارن تنها تاثیرشون بالا بردن توقعات غیر قابل اجرای کارمندان و دامن زدن به جو نارضایتی و ایجاد چالش برای مدیران غیر متخصصه که ونها رو بیشتر دچار دست و پنجه نرم کردن با مشکلات روزمره می کنه .
نبود سیستم ارتقاء کارآمد مدیران و سیستماتیک نبودن فرایند مدیریت بدلیل سلیقه ای بودن امور هم باعث میشه مدیران تجربه کرده که تازه داره حساب کار دستشون میاد در جابجائی های صرفاً سیاسی جای خودشون رو به مدیرانی بدن که شناخت و تجربه کافی در مورد اون مجموعه ندارند و دوباره حرکت از نو شروع میشه
در خاتمه از فضولی کردن در محضر استاد عذر می خوام


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 8 شهريور 1390برچسب:عید,فطر,مبارک, توسط مهدی لبافی |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.